< دلتنگی.. :: ...رشحات

...رشحات

...رشحات القلم

...رشحات

...رشحات القلم

دلتنگی..

سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۸ ب.ظ

بسم رب دلتنگی..

 مدت زیادی است...
عمیقا برگشته ام ب گذشته هایم...بخوبی هایش فقط...
ب آن زمان ک دغدغه چیزی نداشتم...
خسته نمیشدم ازچیزی...
حوادث زندگی مرا ب غم وانمی داشت..
خوشی هایم..شادی های کودکانه..چقدرقشنگ بودند...سادگی انها را حال می فهمم
ودرمی یابم معنی این سخن را...
ک نی گفتند بهمان...شماکوچکید،دلتان پاک است،دعاکنید برآورده می شود...
ومن همیشه پیش خود میگفتم..پاکی چیست دیگر...شماهم پاکید خب...
والان پاکی را میفهمم...
گاه حتی حال را با۴سال پیش می سنجم..وب خوشی های آن زمانم حسودی میکنم...
خداروشکر بابت تمام نعمتها..شادی ها...
 
ب اخرت می اندیشم...معاد..
مبدا ومعاد را هنوز درک فلسفی نکرده ام..و درگیر آنها هستم...
فکر میکنم مرگ حقیقت غمناکی ست...
برای همه کسانی ک فرداً وحیدا هستند...
انقدرغمناک ک تصور میکنم بروم بهشت زهرا(س)واینبار برای تمام مردگان گریه کنم برای ترسشان....بعداز مرگ...تنهایی شان...وآن فضای خاکی وتاریک ونمور وپرحشره وتنهایی...وای ب حالم..
اینجاست ک فکر میکنم حتی خدا همدبرای اینها ب بنده اش ترحم میکند...مگر می شود موجود مطلق،خیر محض،ماوراء من زمان ومکان....اعلی وبرتر....رحم نکند ب این بنده گانش؟!!!
هیهات....هیهات...ماهکذا الظن بک...
 
  • مجنونه

نظرات (۱)

سلام.وبلاگ جالبی داری
لطفا به وبلاگ من سربزن ودرباره مطلب نظربده
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی